صداقت در کسب و کار؛ اهمیت صداقت و شفافیت در کسب و کار
راه‌اندازی کسب و کاری که بر مبنای اخلاقیات و مسئولیت‌پذیری اجتماعی است، می‌تواند بسیار قابل احترام باشد. صداقت در کسب و کار به‌عنوان یکی از اصول مهم پایه‌گذاری یک ایده‌ی تجاری است.
اگر صداقت در کسب و کار یک اصل مهم در نحوه‌ی مدیریت نباشد، ایجاد اعتماد برای یک کسب و کار تقریبا غیرممکن است. در تجارت، صداقت فقط به این معنا نیست که کارها به موقع انجام شوند، بلکه بیان ارزش‌هایی که یک شرکت بر اساس آنها تأسیس شده، مصداق بارز صداقت در کسب و کار است.
راستگویی در حرفه چیست؟
صداقت در کسب و کار و راستگویی در حرفه‌ای که به آن مشغول هستید، یکی از ارکان اصلی موفقیت در کار شما است. به طوری که امام صادق (ع) فرموده‌اند که «هر گاه فروشنده و خریدار راستگو باشند، تجارت آنان با برکت می‌شود زیرا صداقت کاسب موجب اقبال همگانی و جذب مشتریان بیشتر و درنتیجه رونق فعالیت‌های تجاری او می‌شود و کاسب امین و راستگو با هملکرد شایسته‌ی خویش اعتماد عمومی را به خود جلب می‌کند».
نقش صداقت در کسب و کار چیست؟
صداقت در کسب و کار می‌تواند بسیار معجزه‌گر باشد. در ادامه به بررسی نقش صداقت و شفافیت در کسب و کار می‌پردازیم:
صداقت در کسب و کار به فرهنگ‌سازی کمک می‌کند
صداقت در کسب و کار یکی از موثر‌ترین راه‌ها برای فرهنگ‌سازی است که کسب و کار شما را به سوی موفقیت بلندمدت سوق می‌دهد. فرهنگ کاری عبارت است از « ارزش‌ها و باور‌هایی که هدایت‌کننده‌ی همه‌ی عملکرد‌ها، از نحوه‌ی تولید محصولات تا نحوه‌ی بازاریابی و رفتار با مشتریان است».
به‌عنوان یک مدیر، اهمیتی که برای صداقت در کسب و کار خود قائل هستید، می‌تواند نوعی فرهنگ کاری را ایجاد کند که در آن کارکنان شما احساس قدرت و اعتبار کنند.
برای سنجش میزان صداقت در کسب و کار خود بهتر است ابتدا به سوالات زیر پاسخ دهید:
- آیا به‌صورت دوره‌ای، از کارکنان خود در مورد احساس آنها نسبت به سرپرستان و مدیران خود بازخورد می‌خواهید؟
- آیا در نحوه‌ی برخورد خود به‌گونه‌ای رفتار می‌کنید که کارمندان این اجازه را داشته باشند تا در مورد هر موضوعی بدون ترس از انتقام با سرپرستان صحبت کنند؟
- آیا با اعضای تیم خود در مورد اینکه چه تصمیمی گرفته‌اید و این تصمیم چه تاثیری بر شرکت می‌گذارد، شفاف هستید و صادقانه رفتار می‌کنید؟
صداقت در کسب و کار به ایجاد رفتار پایدار کمک می‌کند
هنگامی که فرهنگی مبتنی بر صداقت در یک کسب و کار ایجاد می‌شود، کارمندان بدون توجه به یک یا چند محرک خارجی، بر اساس یک استراتژی پایدار داخلی رفتار می‌کنند.
به عبارت دیگر، کارمندان بدون توجه به شرایط، بر طبق یک منشور اخلاقی پایدار رفتار خواهند کرد. به عنوان مثال، یک کارمند حتی زمانی که با یک مشتری بی‌ادب رو‌به‌رو می‌شود، محترم و مقید به اخلاق سازمانی رفتار خواهد کرد.
مثال دیگر می تواند کارمندی باشد که در یک سفر کاری است و مطابق قرارداد تمامی هزینه‌های سفر او بر عهده‌ی شرکت است. او این فرصت را دارد که از این موقعیت سوء استفاده کند اما اگر صداقت در کسب و کار وجود داشته باشد، به هیچ وجه این اتفاق نخواهد افتاد.
صداقت در کسب و کار منجر به اعتماد مشتریان می‌شود
معمولاً اکثر کسب و کار ها سال‌های زیادی را صرف جلب اعتماد مخاطبان و ایجاد وفاداری در جامعه‌ی هدف خود می‌کنند که یک روش کلیدی و بسیار مهم برای ایجاد این اعتماد، صداقت در کسب و کار است.
وقتی مشتریان درک کنند که یک کسب و کار، کارها را به روش درست انجام می‌دهد و به ایجاد یک محصول با کیفیت یا انجام خدمات به بهترین نحو اهمیت می‌دهد، تمایل دارند تا با خرید بیشتر به آن کسب و کار پاداش دهند. به‌عبارتی مردم به دنبال کسب و کار‌هایی هستند که نه‌تنها محصولات مد نظرشان را بفروشند و خدمات دلخواه‌شان را ارائه دهند، بلکه جهان را به نوعی بهتر، روشن‌تر یا معنادار‌تر کنند.
در یک ارزیابی در سال ۲۰۱۷، رولکس در صدر فهرست قرار گرفت و پس از آن آمازون، سونی، هالمارک و نتفلیکس قرار گرفتند. هر یک از این شرکت‌ها یک نام تجاری قابل اعتماد ایجاد کرده‌اند که مردم آنها را با صداقت در کسب و کار، کیفیت مناسب، یکپارچگی و ارزش‌های الهام بخش می‌شناسند.
همه می‌توانند کسب و کار راه بیاندازند! اما چه کسی موفق است؟
هر کسی می‌تواند یک کسب و کار راه‌اندازی کند، اما همه نمی‌توانند موفق شوند! اگر همه قرار بود که موفق شوند، دنیا از افراد موفق غرق می‌شد! در واقع، تقریباً نیمی از کسب و کار‌های کوچک در عرض ۵ سال پس از راه‌اندازی شکست می‌خورند.
واضح است که انجام دادن کاری که درآمد را به همراه دارد و دائماً رشد می‌کند، کار بدی نیست! پس چه چیزی برندگان را از بازنده‌ها جدا می‌کند؟
مطمئناً عوامل زیادی در این امر نقش دارند که برخی از آنها شامل نحوه‌ی مدیریت، جریان نقدینگی، رقابت و اقتصاد می‌شوند. با این حال، یکی از مواردی که می‌تواند بسیار تاثیرگذار باشد صداقت در کسب و کار است.
دلایل اهمیت صداقت در کسب و کار
اما چرا صداقت برای راه اندازی یک کسب و کار موفق مهم است؟ در ادامه به این موضوع می‌پردازیم…
ایجاد تصویر برند (نام تجاری) معتبر
به نقل از جف بزوس (مؤسس و مدیر عامل آمازون) برندینگ عبارت است از «آنچه که دیگران در مورد شما می‌گویند وقتی شما در اتاق نیستید».
تصویر برند با‌کیفیت باعث رشد و موفقیت می‌شود. مشتریان با شما ارتباط برقرار می‌کنند، از شما خرید و در مورد شما با دوستان خود صحبت می‌کنند و اگر به شما نیاز داشته باشند، حتماً به سمت شما باز خواهند گشت. اگر صاحب یک تصویر برند نیستید، شانس شما برای برنده شدن در صنعت کاهش می‌یابد.
این روزها، موفق‌ترین برندها، صداقت و درستی را در هسته‌ی فعالیت خود قرار داده‌اند. نام‌های تجاری موفق در اندیشه‌ی کلاه‌برداری از مشتریان خود نیستند. عملکرد این برندها بسیار شفاف و صادقانه است و همیشه مشتری را در اولویت قرار می‌دهند. صداقت در کسب و کار موجب می‌شود که تصویر برند در ذهن مشتریان باقی بماند.
توسعه‌ی روابط
به نظر شما هسته‌ی اصلی کسب و کارها چیست؟ سرمایه‌گذاران؟ سیستم‌ها؟ نرم‌افزار‌ها؟
اگرچه تمامی موارد بالا صحیح هستند اما آنچه بسیار در کسب و کارها اهمیت دارد، روابط است. البته حق با شما است، مطمئناً برای رشد به پول نیاز دارید! با این حال لزوم توسعه‌ی روابط نقش بسیار مهمی در موفقیت یک کسب و کار دارد.
با توسعه‌ی روابط شبکه‌سازی و بازاریابی موثرتر خواهد بود. همچنین توسعه‌ی روابط موجب می‌شود که مشتریان شما را بیشتر دوست داشته باشند و همین امر منجر به تاثیر بیشتر تیم‌های فروش می‌شود.
حال اگر یک قدم به عقب برگردیم متوجه می‌شویم که هسته‌ی توسعه‌ی روابط صداقت در کسب و کار است. شما نمی‌توانید رابطه‌ای پایدار را با بی‌صداقتی بسازید. صداقت اعتماد را تسهیل می‌کند و محرک اصلی در توسعه‌ی روابط است.
اعتمادسازی
تاریک ترین راز خود را به ذهن بیاورید. اکنون، افرادی را در نظر بگیرید که مایلید آن را برای‌شان فاش کنید. تنها ویژگی مشترک افرادی که می‌توانید راز خود را برای آنها برملا کنید این است که به آنها اعتماد دارید چرا که اطمینان دارید که اسرار شما را به دیگران منتقل نخواهند کرد.
هر چقدر در مورد ارزش اعتماد در کسب و کار صحبت کنیم، اغراق نکرده‌ایم! آیا واقعاً از فروشگاهی که به آن اعتماد ندارید، چیزی می‌خرید؟
اعتماد کالایی است که به‌سختی به‌دست می‌آید و به‌راحتی از دست می‌رود. علاوه بر این، اگر صداقت در کسب و کار نداشته باشید، هرگز نمی‌توانید اعتماد را به‌دست بیاورید. بعید است که به کسی اعتماد کنید که به دروغ و فریب شهرت دارد. صداقت در کسب و کار و شفافیت سنگ بنای جلب اعتماد مصرف‌کننده است.
بهبود خودآگاهی
صداقت در قلب خودآگاهی است و خودآگاهی در یک کسب و کار برای شکست دادن رقبا حیاتی است. به‌عبارتی مدیران کسب و کار باید از دو چیز آگاه باشند، اینکه چه کاری را درست و چه کاری را اشتباه انجام می‌دهند. پس با دقت بیشتر بر نکات مثبت و حذف نکات منفی، کسب و کار شانس بیشتری برای موفقیت دارد. برعکس این موضوع، فقدان آگاهی یک مانع بزرگ در رشد کسب و کار ایجاد می‌کند.
حفظ مشتری
صداقت در کسب و کار در جذب مشتریان جدید، نقش اساسی دارد. اگر با همان سرعتی که مشتریان به شما نزدیک می‌شوند، از شما دور می‌شوند، در این صورت هرگز رشد نخواهید کرد.
در مقابل، هر چه میزان حفظ مشتری بیشتر باشد، رشد کسب و کار بهتر خواهد بود. حفظ مشتری منجر به رشد تصاعدی می‌شود و بهترین راه برای موفقیت است.
در صورت عدم صداقت، بعید است که حفظ مشتری اتفاق بیافتد. به این دلیل که عدم صداقت در کسب و کار موجب می‌شود که مشتریان متوجه اشتباه خود در استفاده از خدمات شما شوند. آنها احساس می‌کنند به آنها خیانت شده است و در آینده هرگز به سوی شما باز نخواهند گشت. با عدم صداقت در کسب و کار نه تنها مشتریانی را که به‌سختی به دست آورده‌اید، از دست می‌دهید، بلکه به رقبای خود نیز کمک می‌کنید.
پایه‌گذاری فرهنگ در کسب و کار
فرهنگ کسب و کار یکی دیگر از عناصر حیاتی موفقیت است. ترجیح می‌دهید برای کدام یک از دو شرکت زیر کار کنید؟
- شرکتی که با کارکنان خود بدرفتاری می‌کند، صداقت در کسب و کار در آن هیچ جایی ندارد، تقلب می‌کند و از راه‌های غیر منصفانه برای جذب مشتری اقدام می‌کند!
- شرکتی موفق که برای هر گونه رفتار و عملکرد، ضوابط و منشور تبیین می‌نماید و هرگونه فعالیت در آن منصفانه و محترمانه است.
مسلماً انتخاب شما مورد اول نیست! فرهنگی که در محل کار ایجاد می‌شود، تاثیر مستقیمی بر رضایت کارکنان خواهد داشت. کارمندانی که خوشحال هستند، بهتر کار می‌کنند و مطابق آمار حدوداً ۲۰ درصد بازده کاری بیشتری دارند! از طرفی مشتریان با کارمندانی که رضایت شغلی بیشتری دارند، بهتر ارتباط برقرار می‌کنند. پس میزان موفقیت در شرکتی که در آن فرهنگ‌سازی انجام می‌گیرد به مراتب بیشتر است. پایه‌گذاری یک فرهنگ غنی به‌واسطه‌ی صداقت در کسب و کار، موجبات محیطی شاد و صادقانه را فراهم می‌نماید.
ایجاد علاقه در کارمندان
معمولاً برای استخدام شدن، مصاحبه انجام می‌شود زیرا هر کسب و کاری خواهان انتخاب بهترین کارمندان است.
از آنجایی‌که یک کارمند بد می‌تواند عواقب منفی شدیدی به‌همراه داشته باشد (به روحیه‌ی تیم آسیب برساند، مانع از عملیات شود و بر شرکت تأثیر منفی بگذارد) معمولاً روند استخدام در کسب و کار‌های موفق سخت‌گیرانه‌تر است.
کارمندان خوب برعکس هستند. آنها به‌خوبی برای شرکت کار می‌کنند (به ایجاد یک محیط مثبت کمک می‌کنند و در نهایت نتیجه‌ی آن را می‌بینند).
در نهایت شهرت به عنوان یک کارفرمای صادق که صداقت در کسب و کار مبنای کار او است، کارمندان آینده‌نگر و موفق را به کسب و کار جذب می‌کند.
کلام آخر
چند وقت پیش جمله‌ی جالبی را خواندم که می‌گفت «یک مرد نه‌تنها می‌تواند صادق باشد و ثروتمند شود، بلکه تقریباً غیرممکن است که یک مرد ثروتمند شود مگر اینکه صادق باشد».
یادتان باشد که موفقیت سریع، خوراک خوبی برای رمان‌ها و فیلم‌ها می‌سازد، اما روش‌های هوشمند معمولاً زمان‌بر هستند و نمی‌توان یک شبه ره صد ساله را پیمود.
به‌عبارتی اگر اصرار دارید که همه‌ی تیله‌ها متعلق به شما باشد، خودتان مجبورید که بازی را تمام کنید. اگر خانواده، کارمندان یا مشتریان خود را فریب دهید، در نهایت برای شما گران تمام خواهد شد!
اگر سعی می‌کنید مشتری را کمی گول بزنید، یا فروشنده‌ای را فریب دهید، پیامی قوی به کارمندان یا همکارانتان ارسال می‌کنید که چنین رفتاری برای شما قابل قبول است! و علناً به آنها دعوتنامه‌ای می‌فرستید که با شما نیز همین‌گونه برخورد کنند.
اگر کارمندانتان بدانند که شما خواهان صداقت هستید و صداقت در کسب و کار برای شما یک ارزش است، به خاطر آن به شما احترام خواهند گذاشت. با صداقت در کسب و کار، متوجه خواهید شد که کارگران ناصادق به مرور از کسب و کار شما دور خواهند شد.
به‌عبارتی موفقیت در کسب و کار بیش از آنچه که بسیاری تصور می کنند به یک “قانون طلایی” وابسته است و این قانون جذاب بسیار ساده است:
«اگر می‌خواهید تجارت خود را انجام دهید و کسب و کار را به فرزندانتان بسپارید، مراقب وسوسه‌ی حرص و بی‌صداقتی باشید».
